خاطرات دانش آموز شهيد مهدي جوانبخت
دانش آموز شهيد مهدي جوانبخت عكس كه گرفتیم، رفتيم چادر تداركات. پيشنهاد مهدي بود که براي بچّهها شربت آبليمو راه بياندازيم. شربت كه درست شد يك دفعه ماشينی نزديك ما توقّف كرد. گفتيم:« اين آدم خوش روزي كيه؟» يك روحاني و چند نفر ديگر پياده شدند. رفتيم ببينيم كي هستند. آقاي قرائتي بود. گفتيم:«حاج آقا … ادامه خواندن خاطرات دانش آموز شهيد مهدي جوانبخت
برای جاسازی نوشته، این نشانی را در سایت وردپرسی خود قرار دهید.
برای جاسازی این نوشته، این کد را در سایت خود قرار دهید.